مقدمه/پیوستن به اعتصاب مسیری بسوی سرنگونی رژیم ضد مردمی و ضد انسانی جمهوری اسلامی .
ایران در آستانه یک تحول بزرگ ایستاده است. اعتصاب سراسری کامیونداران که از ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ در بندرعباس آغاز شد، اکنون وارد دهمین روز خود شده و به بیش از ۱۶۳ شهر گسترش یافته است. این اعتصاب دیگر صرفاً یک مطالبه صنفی نیست؛ بلکه بهوضوح به یک حرکت اعتراضی گسترده علیه کلیت حاکمیت جمهوری اسلامی بدل شده است. با حمایت روزافزون سایر اقشار جامعه، از بازنشستگان و معلمان گرفته تا زندانیان سیاسی و فعالان مدنی، اکنون زمان آن فرارسیده که اپوزیسیون برانداز در داخل و خارج کشور بهطور جدی و سازمانیافته از این حرکت پشتیبانی کند و آن را به جریانی همبسته در مسیر سرنگونی رژیم ضد مردمی و ضد انسانی جمهوری اسلامی تبدیل سازد.
ریشههای اعتراض: مطالبات صنفی یا فریاد فروخورده یک ملت؟
در نگاه اول، این اعتصاب پاسخی به مجموعهای از فشارهای طاقتفرسا بر کامیونداران است:
- گرانی افسارگسیخته لاستیک، قطعات و سوخت
- کاهش سهمیه گازوئیل و طرح سهنرخی شدن آن
- افزایش حق بیمه
- نبود امنیت جانی، بهویژه پس از انفجار مرگبار در اسکله رجایی بندرعباس
اما واقعیت عمیقتر و دردناکتر است. کامیونداران تنها صدای یک قشر نیستند؛ آنها پژواک درد و خشم ملتاند. مردمی که سالهاست با گرانی، بیعدالتی، فقر، سرکوب، سانسور، تبعیض و فساد ساختاری زندگی میکنند و اکنون، با پیوستن به این اعتصاب، راهی برای همبستگی و فریاد مشترک یافتهاند.
قدرت اعتصاب: اختلال در شریان اقتصادی، بهمثابه سلاح مقاومت
در هر نظامی، زیرساخت حملونقل یکی از حساسترین و کلیدیترین نقاط قدرت و آسیبپذیری است. کامیونداران ایران، با خودمالکی اکثریتی ناوگان و توان سازمانی بالا، عملاً میتوانند بخش عظیمی از تبادل کالایی کشور را متوقف کنند. جمهوری اسلامی، برای مقابله با این موج عظیم:
- کامیونداران را تهدید و بازداشت کرده
- با وعدههای فریبنده مانند کارت سوخت تشویقی سعی در ایجاد تفرقه دارد
- و حتی به استفاده از کامیونهای سپاه پاسداران برای جابجایی کالا متوسل شده است
اما ناکارآمدی این ترفندها در برابر اراده سازمانیافته و گسترده رانندگان کاملاً آشکار است. سپاه نمیتواند به تنهایی بار حملونقل کشور را به دوش بکشد و رژیم بیش از پیش در باتلاق ناتوانی خود فرو میرود.
همبستگی ملی: از صنف به ملت
اعتصاب کامیونداران، بهمرور به حرکتی ملی تبدیل شده است. در حالی که حکومت سعی در سانسور اخبار دارد، ما شاهد همبستگی گسترده اقشار مختلف هستیم:
- معلمان و بازنشستگان با انتشار بیانیههایی از اعتصاب حمایت کردهاند
- زنان مبارز، کارگران کارخانهها، کادر درمان و حتی زندانیان سیاسی، این حرکت را متعلق به خود میدانند
- حضور رانندگان وانت، اسنپ، تاکسیداران و کمپرسیها نشانگر گسترش افقی اعتصاب است
این اعتصاب، نه فقط یک توقف کاری، بلکه اعلام نافرمانی مدنی سراسری علیه رژیمی است که دیگر حتی توان تأمین نان مردم را ندارد.
مسئولیت تاریخی اپوزیسیون: تماشاچی یا محرک؟
در چنین بزنگاهی، سکوت و بیعملی اپوزیسیون برانداز خیانتی نابخشودنی است. این اعتصاب فرصتی تاریخی برای همافزایی، انسجام و شعلهور ساختن یک قیام مردمی است. مسئولیت کنشگران سیاسی، رسانههای برانداز، فعالان مدنی و رهبران فکری در داخل و خارج کشور، بسیجگری برای موارد زیر است:
- پوشش رسانهای گسترده و عبور از محاصره خبری رژیم
- سازماندهی حمایتهای میدانی و مجازی در داخل کشور
- جلب حمایت نهادهای بینالمللی، اتحادیههای کارگری، و شخصیتهای سیاسی جهانی
- پیوند دادن مطالبات کامیونداران به گفتمان براندازی و آزادیخواهی ملت ایران
نتیجهگیری: جرقهای برای قیام، مسیر سقوط نظام
اعتصاب سراسری ۱۴۰۴ کامیونداران را باید نقطه آغاز یک جنبش نوین نافرمانی ملی دانست. رژیمی که مشروعیت اجتماعی، ظرفیت اقتصادی و پایگاه مردمیاش را از دست داده، در برابر این موج متحد مردمی هیچ شانسی ندارد. کامیونداران و حامیانشان تنها خواهان کرایه بهتر یا سوخت بیشتر نیستند؛ آنها خواهان پایان دیکتاتوری، زندگی آزاد و انسانی، و ساختن آیندهای بدون خرافه، خشونت و فسادند.
اکنون که چرخ کامیونها ایستاده، چرخ سرکوب هم خواهد ایستاد. این بار، اعتصاب کامیونداران میتواند به جرقهای بدل شود که آتش قیامی مردمی را علیه رژیم پوسیده و پوساننده جمهوری اسلامی شعلهور کند.
نه به سرکوب
آری به اتحاد
آری به قیام
آری به آزادی ایران
مسعود کاشفی سی و یکم مه 2025 ،برابر نهم خرداد 1404
ارسالی یاران جنبش رهایی بخش لر جهت درج در سایت www.lorabad.com