• صفحه اصلی
  • مقالات
  • بیانیەها
  • اخبار
  • تماس با ما

اخبار سایتهای دیگر

  • اخبار صدای آمریکا
  • اخبار رادیو فردا
  • اخبار بی بی سی فارسی

لینک به سایتهای دیگر

  • بی بی سی فارسی
  • صدای آمریکا
  • خدمات وب هاستینگ و دامنه
  • فیلتر شکنها
املاک ٢٤
  • شما اینجا هستید:  
  • خانه

آمار کوچکی از منابع سرزمینهای غرق در فقر لر نشین

  • چاپ
  • ایمیل
توضیحات
اتابک لرستانی
اخبار
28 ارديبهشت 1393
بازدید: 3241

 ما به عنوان فرزندان لر که در یک بلاتکلیفی به ظاهر لاعلاج بسر میبریم ، ما به عنوان فرزندان لر که دارای منابع زیر که هر کدامشان میتواند سرزمینهای ستمدیده لر را به بهشت تبدیل کند و یا حداقل از فقر و فلاکت ما و فرزندانمان در آینده جلوگیری کند . سئوال مشخص ما از حکومت مافیایی جمهوری اسلامی نیست ، بلکه از ما فرزندان سرزمینهای لر نشین است . همین و بس . به دلایل زیر بی شک از هر حیث و دریچه ای، وزنه سنگین و استراتژیکی برای کل کشور ایران به حساب می آید.ای که دستت میرسد کاری کن .

ادامه مطلب: آمار کوچکی از منابع سرزمینهای غرق در فقر لر نشین

ملت لر ملتی همیشه قربانی

  • چاپ
  • ایمیل
توضیحات
administrattion
اخبار
11 ارديبهشت 1393
بازدید: 3498

ای مردم لر ای قهرمانان به خود آیید
ملت لر ، ملتی همیشه قربانی

در تاریخ معاصر ايران از كريم خان زند تا به امروز ملت لر همواره قربانی بوده است .
تنها فردی كه در تاريخ ايران به پادشاهي رسيد و هيچ گاه حاضر نشد خود را شاه بنامد بلكه خود را وكيل مردم مي دانست ، كريم خان زند بود . اگر چه لرها در تاريخ خود حداقل ده قرن متوالي از قرن 3 تا 13 هجري در مناطق خود حكومتي مستقل تحت عنوان اتابكان لر و والیان لرستان داشته اند، با اين وجود لرها همیشه مورد اجحاف قرار گرفته اند .

ادامه مطلب: ملت لر ملتی همیشه قربانی

ملت لر ، ملتی همیشه قربانی

  • چاپ
  • ایمیل
توضیحات
اتابک لرستانی
بیانیەها
11 ارديبهشت 1393
بازدید: 926

ای مردم لر ای قهرمانان به خود آیید
ملت لر ، ملتی همیشه قربانی
در تاریخ معاصر ايران از كريم خان زند تا به امروز ملت لر همواره قربانی بوده است .

تنها فردی كه در تاريخ ايران به پادشاهي رسيد و هيچ گاه حاضر نشد خود را شاه بنامد بلكه خود را وكيل مردم مي دانست ، كريم خان زند بود . اگر چه لرها در تاريخ خود حداقل ده قرن متوالي از قرن 3 تا 13 هجري در مناطق خود حكومتي مستقل تحت عنوان اتابكان لر و والیان لرستان داشته اند، با اين وجود لرها همیشه مورد اجحاف قرار گرفته اند .

ادامه مطلب: ملت لر ، ملتی همیشه قربانی

گزارش: محاکمه سری امیر حکمتی در ایران

  • چاپ
  • ایمیل
توضیحات
اتابک لرستانی
مقالات
23 فروردين 1393
بازدید: 1370

شورای امنیت ملی آمریکا صدور حکم اعدام برای امیر حکمتی را محکوم کرد

 

شورای امنیت ملی آمریکا صدور حکم اعدام برای امیر حکمتی را محکوم کرد

نیویورک تایمز در گزارشی که روز جمعه منتشر کرده است از تجدید محاکمه امیر حکمتی در ایران و محکومیت او به ده سال حبس به خاطر همکاری با دولت آمریکا خبر داده است.

امیر حکمتی، آمریکایی ایرانی تبار و عضوپیشین نیروی دریایی آمریکا، پیش تر در دادگاهی به اتهام جاسوسی به اعدام محکوم شده بود، اما این حکم بعدا لغو شد. نیویورک تایمز این گزارش را از قول وکیل حکمتی منتشر کرده است. محمود علیزاده طباطبایی گفته است حکمتی که از سال ۲۰۱۱ در ایران به سر می برد، از تجدید محاکمه، محکومیت، و دوران حبس خود بی خبر بوده است. وکیل امیر حکمتی گفته است محاکمه در دسامبر گذشته در دادگاه انقلاب و بدون خبر حکمتی انجام شده و در جریان آن وی به عنوان «همکاری عملی با حکومت آمریکا» مجرم شناخته شده است.

ادامه مطلب: گزارش: محاکمه سری امیر حکمتی در ایران

34سال جنایت و اکنون بیانیه پراک و مذاکره با رژیم!!

  • چاپ
  • ایمیل
توضیحات
اتابک لرستانی
مقالات
22 فروردين 1393
بازدید: 1377

51

شاید بی‌دلیل نیست که اینک وزارت اطلاعات رژیم با استناد به نفوذ سردار مدحی در اپوزیسیون، انتظار دارد لحاف اپوزیسیون را بخاطر یک شپش باید بیرون انداخت؛ و مدعی می‌شود بين اپوزيسيون جمهوری اسلامی اتحادی شکل نمیگیرد .هدف از کنفرانس‌های استکهلم، بروکسل و پراگ بوجود آوردن یک اتحاد برای دمکراسی در ایران بوده است. اتحادی که تا به امروز هیچ آثار و نشانی از آن نیست.در طی چند روز اخیر دو نشست مخالفان رژیم‌های بشار اسد و جمهوری اسلامی در تهران و پراگ برگزار شد که در این نوشتار کوتاه نقدی سازنده اما اجمالی و گذرا به وجود تشابهات و تناقضات و فقدان دست آوردهای ملموس و عملی آن دو نشست خواهم پرداخت، زیرا سخن هر چه کوته بود خوش‌تر است. بیانیه‌های پایانی بیانگر سترونی تلاش‌هایی است که افق امیدبخشی را برای مردم منکوب و مظلوم سوریه و ملت دربند و بی‌پناه ایران نمایان نمی‌سازد. کنفرانس پراگ که در خلوت‌کده اولاف پالمه جهت ایجاد اتحاد بین اپوزیسیون برای دمکراسی زاده شده بود، با شرکت حدود صد نفر از روزنامه نگاران، وبلاگنویسان و برخی از شخصیت‌های محترم و فعالان سیاسی شناخته شده و بعضا ً ناآشنا به گفتمان دوروزه خود با انتشار بیانیه‌ای پایان داد. نشست تهران که خبرگزاری فارس از آن بعنوان «نشست معارضان سوری» یاد می‌کند، با حضور «شخصیت‌های شاخص» مخالف بشار اسد، نیز به کار خود پایان داد. فرهشت یا نـُـت اصلی نشست تهران «نفی خشونت و مردم سالاری» و تشکیل یک دولت انتقالی بود. آنها موافقت کردند یک کمیته پیگیری گفتگوی ملی با بقیه مخالفان رژیم بشار اسد که حاضر نبودند به نشست تهران بیایند، تشکیل شود و از بقیه مخالفان نیز دعوت شود. البته در مورد حکایت طنز میزبانی جمهوری اسلامی از به اصطلاح مخالفان بشار اسد باید گفت که: «لالائی زشت کودک خواجه همسایه در آغوش داشت؛ کودک زاری و بی قراری می‌کرد، لالا گفت چو با منی از چه می‌ترسی؟» به‌هر روی، این در حالی است که در بیانیه پایانی نشست پراگ اگرچه بر «نفی خشونت و مردم سالاری» تاکید شده است، اما کوچک‌ترین اشاره‌ای به برنامه و استراتژی منسجم برای اتحاد اپوزیسیون و یا دورنمای همبستگی بسوی دولت انتقالی برای ایرانیان و یا آلترناتیو محتمل بجای جمهوری اسلامی و یا گفتگو و تعامل با بقیه طیف‌های اپوزیسیون نشده است.

بیانیه پایانی کنفراس پراگ از بسیاری جهات قابل بررسی است، نه تنها از منظر ناگفته‌های ضروری اما فراموش شده که در بیانیه مستتر نیستند، بلکه از منظر انشاء تساهل و تسامحی برای جلب خاطر «همه» شرکت کنندگان جهت انتشار یک بیانیه که از پرداختن به ضروریات زمان امتناع می‌ورزد. بیانیه، بدون ذکر جمهوری اسلامی و پرداختن به ضرورت مبرم زمان و وظیفه ملی اپوزیسیون برونمرزی و اجتناب مصلحتی و طفره رفتن از مسوولیت تاریخی اپوزیسیون برای اتحاد، فقط با اشاره کلی و ادبی به تمدن دیرینه و راز ماندگاری ایران زمین و تبلور فرهنگ‌های گوناگون ایران، مسیر متمدنانه را دمکراسی ( بخوان مردم سالاری) می‌داند. بیانیه سپس هشدار می‌دهد و آرزومندانه با ادبیاتی شعر گونه و غیر سیاسی از زنان و مردان جامعه ایرانی می‌خواهد که هوشیار و «مسوول» باشند. اجازه بدهید واضح و شفاف بگویم: این بیانیه نه تنها شبیه مقدمه بر یک کتاب تاریخی فلسفی نظیر کتاب فلسفه تاریخ توسط دکتر مجتهدی از انتشارات سروش می‌باشد، بلکه مرا بیاد سرود‌های ملی مندرج در کتاب‌های دوران مدرسه ابتدایی کودکیم می‌اندازد. سرودی که می‌گفت: ما گلهای خندانیم / فرزندان ایرانیم / ایران پاک خود را / مانند جان می‌دانیم / ما باید دانا باشیم / هشیار و بینا باشیم / از بهر حفظ ایران / باید توانا باشیم / آباد باشی ای ایران / آزادی باشی ای ایران / از ما فرزندان خود در پراگ / دلشاد باشی ای ایران! بر طبق گزارش خبرگزاری مهر معارضین سوری در تهران با نفی جنگ افروزی و انتخاب مدارا بر خشونت، حداقل تصمیم به تشکیل یک کمیته مشترک و چشم انداز دولت انتقالی گرفتند. اما متاسفانه شکاف ایدئولوژیکی و اختلافات استراتژیکی در بین شرکت کنندگان پراگ آنچنان عمیق بود که جز یک بیانیه «نامفهوم» اما جهت‌دار، راه حل دیگری برای پایان یک جلسه پرخرج نبود. بیانیه‌ای که به شیوه‌ای نافرجام و نومیدانه تلاش می‌کند نه تنها هزینه مالی را توجیه کند، بلکه گسل‌های راه‌بردی و عمیق سیاسی بین اصلاح‌طلبان و ساختارشکنان حاضر در جلسه از یک سو و مرکز گرایان مخالف اعلامیه مشترک اخیر حزب دمکرات و کومله، و طرفداران فدرالیسم قومی ـ جغرافیایی از سوی دیگر را لاپوشانی کند. وانگهی در آن جمع بودند کسانی که چندان مخالف حمله نیروهای خارجی ( از جمله اسرائیل و آمریکا) به ایران، و یا مخالف کشتارهای دست جمعی و غیر انسانی گروه‌های خشونت‌طلب نظیر «جندالله» نیستند. اما با این حال بیانیه که ظاهرا ً توسط همه امضا شده است، می‌گوید: «هشدار که مبادا در این روزهای سرنوشت‌ساز، جنگ سالاران و خشونت باوران چه در حاکمیت و چه در بخش‌هایی از جامعه، موفق شوند که با تهییج احساسات خام و برانگیختن انگیزه خشم و انتقام، همه را در مقابل هم قرار دهند. هر یک از ما باید مسوولانه بکوشیم تا سرنوشت ما نه در میدان‌های جنگ و کشتار هم وطنان که بر سر میزهای مذاکره و و صندوق های رای تامین شود. ما شایسته انتخاب مدارا در برابر خشونت و خرد و در برابر غرایز غیر انسانی و احساسات کور هستیم». حال پرسش این است که قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروس را؟ هدف از کنفرانس‌های استکهلم، بروکسل و پراگ بوجود آوردن یک اتحاد برای دمکراسی در ایران بوده است. اتحادی که تا به امروز هیچ آثار و نشانی از آن نیست. جز اینکه از هرشهر و دیاری عده‌ای آمدند، نشستند و گفتند و برخاستند و رفتند و در نهایت پی مصلحت مجلس آراستند. یعنی به‌جای ایجاد اتحاد، فقط گفتمان و بحث بود و بس! این در حالی است که علی حیدر وزیر امور آشتی ملی سوریه در حاشیه کنفرانس معارضان سوری در تهران در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس تاکید کرد این کنفرانس به دنبال راه‌کاری برای حل بحران سوریه نبود، چون این راهکار تنها از دل گفتگوها و ابزارهای سیاسی به دست می‌آید. وی ادامه داد «این کنفرانس آغاز عملیات گفت‌وگوهاست، نه دستاورد عملی کامل آن. این کنفرانس می‌خواهد حالتی را ایجاد کند که از راهکارهای حل سیاسی از طریق گفتگوها و رد خشونت ها صحبت می‌کند». به‌عبارتی این یعنی نفی براندازی و انتخاب مدارا در برابر خشونت! مطلبی که بوضوح در پاراگراف پایانی نشست پراگ به آن اشاره شده است. در بیانیه پایانی پراگ کوچک‌ترین اشاره‌ای مبنی بر اینکه «حکومت جمهوری اسلامی» اصلاح پذیر و یا مشروع نیست و یا باید بـــــرود، نشده است. همانند خواسته‌های معارضان سوری در تهران که بر راه حل سیاسی از طریق گفتگوها با حکومت سوریه و رد خشونت ها صحبت می‌کند. بیانیه پراگ نیز تاکید بر نفی خشونت، و تلاش مسوولانه بر سر میزهای مذاکره و صندوق رای دارد. مذاکره با چه کسی و برای چه چیزی؟ رژیم جمهوری اسلامی حاضر نیست حتی در چارچوب تنگ و قشری حاکمیت با رفسنجانی، خاتمی و موسوی و کروبی، و حتی این روزها با احمدی نژاد مذاکره کند. باید پرسید بر مبنای کدام دکترین و بر اساس کدام تحلیل واقعگرایانه و نتیجه گیری مستدل سیاسی، صد نفر فرهیخته در پراگ خود را بر سر میز مذاکره با رژیمی که آنها را آلت دست اجانب و جاسوس و «خودفروخته» می‌خواند، دعوت می‌کنند! براستی ویروس «فانتزی توهم» مسری و فراگیر است. به همین دلیل از قدیم الایام گفته اند «با دیگ به منشین که سیه برخیزی». زهی یاس و نومیدی اگر بعد از قریب به ٣٤ سال تلاش و صرف هزینه‌های گزاف و چندین کنفرانس، محصول خرد جمعی بیش از صد فرهیخته و نخبه «از ما بهتران» این بیانیه و دعوت یکجانبه بر سر میز مذاکره با جمهوری اسلامی باشد! متاسفانه قطار زیر زمینی «اتحاد برای دمکراسی» بجای کاشتن جوانه‌های امید در قلب ایرانیان مشتاق تغییرات اساسی و بنیادین؛ باعث رویش پرسش‌های بی پاسخ فراوانی در ذهن هموطنان مایوس و نگران شده است. نگارنده نیز صادقانه بنا به گفته شیخ اجل (سعدی) که ستایش سرایان نه یار تواند / ملامت کنان دوستدار تواند؛ این نگرانی‌ها را با «دوستان قدیمی» و «سوزن بانان» این قطار در میان گذاشته بودم؛ ولی چه سود! دست ما کوتاه و خرما بر نخیل. امیدوارم این دوستان به این حقیقت تلخ آگاهی بیابند که وادی پیموده را از سر گرفتن مشکل است. یا به‌عبارتی خنک آنکس که ز آغاز فرجام جست ارسالی یاران جنبش رهائی بخش لرستان ساکن در خارج کشور . باسپاس از ارسال این عزیزان برای کمک به آگاهی فرزندان لرwww.lorabad.com   

  1. 12 شهریور سالگرد شهادت رییسعلی دلواری(ممسنی)
  2. آیا در ایران سانسور نیست؟ دروغگو دشمن انسانیت است!
  3. حداکثر نتیجه؛ حداقل هزینه توسط کردهای سوریه
  4. بررسی اشتراکات فرهنگی«کرد» و «لر» (قسمت چهارم)

صفحه43 از79

  • شروع
  • قبلی
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43
  • 44
  • 45
  • 46
  • 47
  • بعدی
  • پایان