• صفحه اصلی
  • مقالات
  • بیانیەها
  • اخبار
  • تماس با ما

اخبار سایتهای دیگر

  • اخبار صدای آمریکا
  • اخبار رادیو فردا
  • اخبار بی بی سی فارسی

لینک به سایتهای دیگر

  • بی بی سی فارسی
  • صدای آمریکا
  • خدمات وب هاستینگ و دامنه
  • فیلتر شکنها
املاک ٢٤
  • شما اینجا هستید:  
  • خانه

راههای دیگر بجز اسلحه برای سرنگونی ملاها

  • چاپ
  • ایمیل
توضیحات
اتابک لرستانی
بیانیەها
20 دی 1392
بازدید: 3057
رديبهشت 1389,ساعت 19:03:37

تا زمانی که دولت برای سپاه و بسیج و گاردضدشورشش

 پول در اختیار دارد مردم را سرکوب خواهد کرد

 بنابراین نباید بگذاریم پول به صندوق هایش برسد

چگونه؟ راه های آن متعدد، آسان و بی خطر است

     پول برق خود را نپردازید یا با تاخیر زیاد بپردازید

     به فکر آن باشید که باسیم کشی از این سوی و آن

سوی برق مجانی بدست آورید

    در کنتورهای برق خود سوراخ های کوچک درست کنید

 و مانع از چرخیدن آن شوید. یا از آهن ربا استفاده کنید

      پول گاز را نپردازید.

     پول تلفن را ندهید.

      مالیات ها را نپردازید.

    پول های خود را از بانک بیرون بکشید.

     از خریدهای غیر ضروری به شدت بپرهیزید.

     از مسافرت های غیر ضروری بپرهیزید.

  تا آن جا که ممکن است از طریق اعتصاب، تحصن،

  کم کاری و غیره به دستگاه دولت کودتاچی ضرر وارد کنید

www.lorabad.com

خبرها و گزارش ها حکایت از آن دارند که دولت کودتاچی پاسداران به سوی ورشکستگی اقصادی حرکت می کند. به نظر می رسد که اگر مردم همت کنند می توانند این روند را سرعت بخشند تا هر چه زودتر دولت احمدی نژاد سقوط کند. اما مردم چگونه می توانند دست به این کار بزنند؟ باید بدانیم که جو جامعه در حال حاضر بسیار حساس است. گرانی سرسام آورشده است و تورم کمر مردم را شکسته است. شرایط حاضر آتش زیر خاکستر است. حکومت در چنان وحشتی به سر می برد که طرح حذف یارانه ها را تا سه ماه به عقب انداخته است، زیرا می داند اجرای این طرح می تواند سبب بروز شورش های اعتراضی مردم شود. دولت از ما مردم وحشت دارد.

در این شرایط، کاری که می توانیم بکنیم این است که با سرپیچی همگانی دولت کودتاچی را بیش از پیش ضعیف سازیم و او را به سوی ورشکستگی مالی بکشانیم. تا زمانی که دولت برای سپاه و بسیج و گاردضدشورش خود پول در اختیار دارد مردم را سرکوب و به آنها ستم خواهد کرد. بنابراین نباید بگذاریم پول به صندوق هایش برسد. چگونه؟ راه های آن متعدد، آسان و بی خطر است:

۱)      پول برق خود را نپردازید یا با تاخیر زیاد بپردازید.

۲)      به فکر آن باشید که باسیم کشی از این سوی و آن سوی برق مجانی بدست آورید.

۳)      در کنتورهای برق خود سوراخ های کوچک درست کنید و مانع از چرخیدن آن شوید. یا از آهن ربا استفاده کنید.

 

     پول گاز را نپردازید.

 

     پول تلفن را ندهید.

 

     مالیات ها را نپردازید.

 

     پول های خود را از بانک بیرون بکشید.

 

     از خریدهای غیر ضروری به شدت بپرهیزید.

 

     از مسافرت های غیر ضروری بپرهیزید.

 

  تا آن جا که ممکن است از طریق اعتصاب، تحصن، کم کاری و غیره به دستگاه دولت کودتاچی ضرر وارد کنید.

  

یاران ما در جنبش رهایی بخش لرستان وظیفه

 رساندن این رهنمود را بر عهده گرفته وهمگی 

نیروهای مبارز می توانند از آن با ذکرویا بدون

 ذکرمنبع استفاده کنند زیرما به عنوان جنبش

رهایی بخش لرستان همانگونه که دراطلاعیه های

 خود از سال 2005 به بعد یعنی اعلام موجودیت

 این جنبش اعلام نموده ایم.بالاترین وظیفه اطلاع

 رسانی وآگاهی همه فرزندان لربوده و هست وتا

 رسیدن به یک جامعه  آزاد وبرابرادامه خواهیم داد

 www.lorabad.com    جنبش رهایی بخش لرستان 7+4


 

تاريخ بروز رساني ( 07 ارديبهشت 1389,ساعت 19:09:11 )

 

آیا چت و ایمیل امنیت دارد

  • چاپ
  • ایمیل
توضیحات
اتابک لرستانی
بیانیەها
20 دی 1392
بازدید: 3044
ارديبهشت 1389,ساعت 08:21:20
 
 

سوال ١ – چت دراینترنت آیا قابل ردیابی است؟

آیامیتوانند این چت ها را ردیابی کنند؟ 

یاران ما در جنبش رهایی بخش لرستان وظیفه

 رساندن این رهنمود را بر عهده گرفته وهمگی 

نیروهای مبارز می توانند از آن با ذکرویا بدون

 ذکرمنبع استفاده کنند زیرما به عنوان جنبش

رهایی بخش لرستان همانگونه که دراطلاعیه های

 خود از سال 2005 به بعد یعنی اعلام موجودیت

 این جنبش اعلام نموده ایم.بالاترین وظیفه اطلاع

 رسانی وآگاهی همه فرزندان لربوده و هست وتا

 رسیدن به یک جامعه  آزاد وبرابرادامه خواهیم داد

 جنبش رهایی بخش لرستان 7+4

سوال ١ – آیا چت (chat ) روی اینترنت قابل کنترل است؟ چه کسی میتواند این چت ها را کنترل کند؟

پاسخ: بله، همه چت ها اعم از نوشتاری (text ) و یا صوتی و تصویری (voice – video )، قابل کنترل هستند. گِـرِه ها (یا node ) های اینترنت دروازه هائی هستند که شما از طریق آنها به شبکه جهانی اینترنت وصل میشوید. این گره ها در واقع کامپیوترهائی هستند که در اختیار شرکت تامین کننده اینترنت شما و یا موسسه‌ای که اتصال اینترنت به ماهواره را تامین میکنند (یعنی شرکت مخابرات)است. تمام ارتباطات اینترنتی مرتبط با ایران در نهایت از یکی از این دروازه ها (کامپیوترها یا سرورهای) متعلق به شرکت مخابرات جمهوری اسلامی عبور میکنند. این دروازه ها علاوه بر شرکت های تامین کننده اتصالات اینترنتی و شرکت های مخابراتی توسط دولت قابل کنترل هستند. لذا دولت ها و پلیس کاملا به ترافیک اینترنتی دسترسی دارند.

محموله اینترنتی درست مثل پست که از ایستگاه های پستی عبور میکند، تحت کنترل دولت است. همانطور که محمولات پستی توسط دولت قابل کنترل است، محمولات پست الکترونیکی و اینترنتی هم توسط پلیس قابل کنترل است. تمام ارتباطات اینترنتی از دروازه های تحت کنترل پلیس عبور میکنند.

سوال ٢ – آیا بطور اخص چت دو نفری و یا جمعی روی یاهو مسنجر، گوگل تاک و پال تاک قابل کنترل است؟

پاسخ: این چت ها اتفاقا جزو قابل کنترل ترین ارتباطات اینترنتی هستند. برنامه های مختلف چت، مانند یاهو، گوگل، پال تاک، و غیره ( شاید برای تسهیل کنترل) اطلاعات را بدون هیچ رمز کردنی مبادله میکنند. در نتیجه چت شما به صورت کشف (یعنی غیر رمز) از دروازه های اینترنتی تحت کنترل پلیس عبور میکنند و بالقوه قابل کنترل هستند.

سوال ٣ – آیا اطاق های مخفی در یاهو یا پالتاک و یا برنامه های مشابه قابل کنترل هستند؟

پاسخ: مخفی بودن اطاق به معنی آن است که سایر استفاده کنند‌گان معمولی آن را نمیبینند. این اطاق ها کماکان از همان کانال های معمولی و به شیوه غیر رمز از دروازه های کنترل شده اینترنت عبور میکنند. در نتیجه مخفی بودن یا نبودن اطاق هیچ تغییری در امکان کنترل آن به وجود نمی آورد. تاکید میکنیم که تنها سایر استفاده کنند‌گان معمولی این برنامه ها شما را نمیبینند و نه کسانی که به گره ها یا ایستگاه های اینترنتی دسترسی دارند. این دسته به کل ترافیک اینترنت در حال عبور از سرور هایشان دسترسی دارند

سوال ۴ -  در حالیکه ممکن است ده ها یا صد ها هزار نفر در آن واحد در حال چت و یا بحث کردن باشند چگونه پلیس میتواند همه را کنترل کرد؟ آیا انجام این در امکانات جمهوری اسلامی هست؟ این کار چگونه انجام میشود؟

پاسخ: بله. قطعا این کار ممکن است. اگر بدانیم که سیستم چگونه کار میکند متوجه میشویم که انجام این کار نتنها از جمهوری اسلامی بلکه حتی از یک هکر قابل ساخته است. در نتیجه داشتن یک تصویر تقریبی و کلی از چگونگی رد و بدل شدن اطلاعات روی اینترنت مفید است.  <\p>

کامپیوتر شما تمام اطلاعاتی که شما با دیگران رد و بدل میکنید را تکه تکه، به تدریج و به صورت بسته های کوچک الکترونیکی در می آورد و آنها را درست مثل بسته های پستی روی شبکه جهانی اینترنت می اندازد. اما برای اینکه این بسته ها در راه و در میان میلیون ها میلیون بسته دیگر گم نشوند و بدست کامپیوتر طرف مقابل شما برسند حاوی آدرس و مشخصات لازم است.  روی همه‌ی این بسته ها از جمله اطلاعات زیر هست:

آدرس  اینترنتی (یا آی پی) فرستنده و گیرنده،

شماره بسته قبلی،

شماره بسته بعدی

و مقداری اطلاعات دیگر

در درون بسته هم بخشی از چت، فایل، یا صحبتی که میکنید وجود دارد. البته این بسته ها بیش از آنکه شبیه پاکت باشند شبیه کارت پستال هستند یعنی محتوی آنها برای کامپیوتر‌هائی که از آن عبور میکنند قابل رویت است. دیده اید که گاهی ارتباط شما قطع میشود و یا بقول معروف دی‌سی میشوید. این معمولا وقتی است که یکی از این بسته ها در راه گم و یا معطل میشود و در نتیجه بسته بعدی که کامپیوتر شما میفرستد و احتمالا از مسیر دیگری در راه است، راهش را گم میکند.

یاران ما در جنبش رهایی بخش لرستان وظیفه

 رساندن این رهنمود را بر عهده گرفته وهمگی 

نیروهای مبارز می توانند از آن با ذکرویا بدون

 ذکرمنبع استفاده کنند زیرما به عنوان جنبش

رهایی بخش لرستان همانگونه که دراطلاعیه های

 خود از سال 2005 به بعد یعنی اعلام موجودیت

 این جنبش اعلام نموده ایم.بالاترین وظیفه اطلاع

 رسانی وآگاهی همه فرزندان لربوده و هست وتا

 رسیدن به یک جامعه  آزاد وبرابرادامه خواهیم داد

 جنبش رهایی بخش لرستان 7+4

اما روشن است که پلیس برای کنترل این بسته های اینترنتی نمیتواند به تعداد آنها آدم بگذارد، همه اینها را کنترل کند و یا اول آنها را کنترل کند و بعد بفرستد. نه این تعداد آدم را دارد و نه میشود این بسته ها را معطل کرد. در نتیجه پلیس نه میتواند همه ارتباطات را با هم کنترل کند و نه میتواند مثل پست بسته را نگاه دارد و بعد از کنترل آنها را بفرستد. سرعت کار اینترنت بر عکس پست معمولی در کنترل پلیس نیست. اما راه های دیگری برای کنترل وجود دارند که تقریبا همه پلیس ها و دستگاه های اطلاعاتی دنیا از آنها استفاده میکنند. بخصوص دولت های ایران و چین در این زمنیه به عنوان دولت های "پیشرفته" شناخته میشوند. کار به این صورت انجام میگیرد که:

الف – بجای خواندن همه چت ها و یا ای میل ها برنامه های فیلتر بسیار ساده ای وجود دارد که درست مثل سگ های پلیس که مثلا در فرودگاه ها مردم و بسته ها را بو میکشند، بسته های اینترنتی که از هر کامپیوتر عبور میکند را بو میکشند. اتفاقا این برنامه ها، به تبع عنوان همان سگ ها، برنامه sniffer یا بوکش نامیده میشوند. این برنامه ها، که روی هر سرور (server ) اینترنت قابل نصب است، میتواند محتویات هر بسته اینترنتی را برای وجود اسامی، کلمات یا عبارات خاص و "بو دار" بو بکشد. در صورتی که کلمات خاص مورد استفاده در چت های سیاسی یا ممنوعه و یا اسامی اینترنتی شناخته شده و یا آی پی های خاصی در آنها وجود  داشته باشد، از آن چت یا ای میل در حال عبور  و بدون معطلی کپی برمیدارد. در آخر روز قاعدتا برنامه فیلتر صد ها و شاید هزاران چت که کلمات مشکوک در آنها هست را ضبط کرده است. این چت ها یا سر فرصت از فیلتر های بیشتری عبور داده میشوند و یا مشکوک ترین آنها در اختیار مامورین اطلاعات قرار میگیرند تا آنها را دستبندی کنند و یا دور بریزند.

با این روش پلیس با فاصله چند روز، بسته به تعداد افرادی که به این کار اختصاص میدهد و یا کارائی فیلترها، به چت یا ای میل رد و بدل شده دسترسی پیدا میکند. و میتواند از آنها استفاده کند.  

ب – علاوه بر سیستم فیلتر و بو کش، پلیس همیشه رد و بدل اطلاعات با آدرس های ای میل علنی یا کشف شده توسط پلیس، اسامی مستعار اینترنتی (آی دی ها)، آی پی ها کامپیوتر ها و شبکه های اینترنتی متلعق به جریانات سیاسی و یا مورد استفاده آنها را بطور دائم مونیتور میکند و کل ارتباطات میان آنها را کپی میکند. اینجا ممکن است مونیتور زنده باشد و یا نباشد، یعنی اطلاعات با فاصله، گرچه با فاصله کمتر از بند بالاتر، در اختیار پلیس قرار گیرد..

ج – روش های پیچیده و پیشرفته تری هم وجود دارد که اینجا به آنها نمیپردازیم.

در نتیجه باید فرض را بر این گذاشت که پلیس، گرچه غالبا به صورت غیر زنده یعنی با فاصله زمانی چند روزه، به چت ها و ای میل های رد و بدل شده "بودار" و مشکوک دسترسی پیدا میکند.

سوال ۵ – آیا صحبت شفاهی، با صدا (voice ) هم قابل کنترل است؟ اگر آری چگونه میشود فهمید چه کسانی با هم در حال بحث هستند؟

پاسخ: قطعا قابل کنترل است. پلیس به همان شیوه توضیح داده شده در سوال بالا میتواند مکالمات را هم کنترل کند. در مورد مکالمات هم فیلتر اینترنتی پلیس میتواند به دو شکل کار کند:

الف – با فیلتر کردن بر اساس اسامی یا آی دی ها حاضر در مکالمه

ب – با در اختیار داشتن نمونه کوتاهی از صدای آدم های مشکوک یا تحت نظر و یا فعالین شناخته شده. اینجا برنامه بوکش وجود صدا های خاصی را بو میکشد و درست مانند چت های کتبی مکالمات رد و بدل شده مشکوک را کپی میکند و بعدا این فایل های صوتی در اختیار مامورین پلیس قرار میگیرد تا گوش کنند و آنها را غربال نمایند. 

سوال ۶ - آیا این کنترل شامل ای میل ها و چت های رد و بدل شده میان دو کامپیوتر در خارج ایران هم میشود؟ یعنی پلیس جمهوری اسلامی میتواند این ای میل ها و یا چت ها را کنترل کند؟

پاسخ: بطور روتین نه. یعنی پلیس جمهوری اسلامی میتواند تنها اطلاعاتی را کنترل کند که از طریق کامپیوتر ها و شبکه مخابراتی جمهوری اسلامی رد و بدل میشوند. اما اینجا هنوز دو فرصت برای پلیس جمهوری اسلامی هست:

الف: وقتی که دستگاه مخابرات جمهوری اسلامی بخشی از شبکه جهانی اینترنتی است، بخشی از مبادلات اینترنتی جهانی هم از آن عبور میکند، مثل ترانزیت فرودگاه. مثلا وقتی شما از سوئد ای میلی را برای کشور دیگری میفرستید، بویژه اگر آن کشور دور باشد، این ای میل میتواند از طریق مسیری عبور کند که بخشی از آن در ایران است. نکته این است که مسیر اینترنت مثل مسیر پرواز هواپیما نیست که کوتاه ترین مسیر جغرافیائی را طی کند. بسیاری از اوقات اتفاقا، از نظر فاصله، مسیر طولانی تر طی میشود. در نتیجه یک چت میان سوئد و مثلا آمریکا کاملا ممکن است از ایران یا هر کشور دیگری مثل چین و یا سوریه و غیره عبور کند.

ب - جمهوری اسلامی میتواند از طریق درست کردن شرکت های اینترنتی در کشور های دیگر و یا با خریدن کسانی که در مراکز مهم اینترنتی در اروپا یا آمریکا کار میکنند به سیستم های آنها دسترسی پیدا کند.    

سوال ۷ – آیا ای میل و ای میل های وب سایتی مثل gmail یا yahoo mail   هم اینترنت قابل کنترل هستند؟

پاسخ: همه اینها درست مثل چت ها قابل کنترل هستند. بیاد داشته باشید که وقتی به یاهو یا جی میل و یا هر برنامه ای میلی دیگری وصل میشوید، ارتباط شما با یاهو یا جی میل از طریق شبکه مخابراتی جمهوری اسلامی وصل میشود و اطلاعات رد و بدل شده قابل کنترل هستند.

سوال ۸ –راه جلوگیری از کنترل چت توسط پلیس چیست؟

پاسخ: کلا استراتژی باید این باشد که چت توسط سگ های بو کش اینترنتی پلیس (برنامه های فیلتر) قابل تشخیص نباشد و یا اگر هم چت اتفاقی کپی شد برای پلیس قابل خواندن نباشد. برای این کار باید لااقل همیشه چند تاکتیک را همزمان بکار برد:

الف - مطلقا از ای‌دی های شناخته شده ای میلی و یا چت برای رد و بدل اطلاعات و چت در مورد مسائلی که نمیخواهید پلیس از آنها مطلع شود استفاده نکنید. بیاد داشته باشید که ارسال ای میل از آدرس های شناخته شده، ارسال ای میل به آدرس های شناخته شده، و چت آی‌دی های شناخته شده صد در صد توسط پلیس کنترل میشوند.

ب - برنامه های ویژه ای برای رمز کردن چت وجود دارد. هم برای رمز کردن چت کتبی و هم برای رمز کردن مکالمات شفاهی.

مثلا برای رمز کردن یاهو مسنجر، گوگل تاک میتوانید از برنامه Simp استفاده کنید.

برای یاهو لینک اینجاست

برای گوگل تاک لینک اینجاست:

برنامه سکایپ را هم میشود رمز کرد که بعدا معرفی خواهیم کرد اما بیاد داشته باشید که برنامه سکایپ از استاندارد بالای امنیتی برخوردار است و خود اطلاعات رد و بدل شده را رمز میکند. در نتیجه توصیه میکنیم تا آنجا که میتوانید از این برنامه استفاده کنید.

ج - برای تمام امنیت ای میل و کلا امنیت کامپوترتان باید از برنامه PGP استفاده کنید. این برنامه را از اینجا میتوانید داون لود کنید. راهنمای استفاده از این برنامه ها همراه آنها هست و ما هم متعاقبا راهنمای ساده استفاده از آنها ها را منتشر خواهیم کرد.

فصل ۲ - امنیت کامپیوتر و فایل های کامپیوتری

فصل ۳ - امنیت تلفن موبیل

فصل ۴ - امنیت در روابط سیاسی و تشکیلاتی

فصل ۵ - تعقیب، مراقبت و شنود پلیس

فصل ۶ - دستگیری و بازجوئی

فصل ۷ - رمز نویسی

فصل ۸ - جاسازی

فصل ۹ - زندان

 

تاريخ بروز رساني ( 03 ارديبهشت 1389,ساعت 00:49:13 )

 

پیشنهاد به شما ،آیا میتوانیم؟؟

  • چاپ
  • ایمیل
توضیحات
اتابک لرستانی
بیانیەها
20 دی 1392
بازدید: 2925
فروردين 1389,ساعت 00:39:55

ما ضمن پذیرش استقلال و هویت خویش و دیګری می توانیم

  بر سر خواسته ها ی مشترک با هم در عمل همراه و متحد شویم.

هر که در انجام این امر طبیعی و بسیار ضروری و فوری فرزندان لر

 پیش گامتر، بردبارتر ، متواضع تر فداکارتر باشد به همان نسبت

 انسانتر است و به خود ودیګری خدمت بیشتری کرده است.

هنر در این زمان و شرایط حساس   تاریخی  پذیرش و پا پیش ګذاشتن

 در همکاری و همبستګی فرزندان لر با دیګری جهت جمع کردن بساط دیکتاتوری

و بر قراری مردم سالاریست ، نه حذف و نفی و از دور خارج کردن دیګری

،بیاییم در اخلاق، رفتار، کردار، افکارو آرمان و عملمان در جنبش رهایی بخش لرستان

 بر توان پذیرش حضور و حقوق و برسمیت شناختن دیګری بیفزایم .

در عصر پر شتاب ارتباطات و اطلاعات بویژه با وجود اینترنت و ماهواره که باعث انفجار آګاهی و نزدیکی آدمیان شده اند، هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند در لاک خود باقی و مصون بماند. در پناه هیچ خدا، دین، مذهب، تفکر، ایدیولوژی ،فرهنګ، سنت، تاریخ، ملت و.. نمی توان سنګر ګرفت و باقی ماند. ګویی طوفانی رخ داده و همه را زیر سقفی بزرګ رانده و چشمهایمان را  به روی یکدیګر باز کرده. اول با حیرت و بهت به یکدیګر نګاه می کنیم و از بی خبری  خود نسبت به وجود دیګری  شوکه و حیرت زده می شویم، بعد کمی ګارد و فاصله میګیرم اما چون به هر حال همه زیر یک سقف رانده شده ایم زیر چشمی و با احتیاط یکدیګر را می پایم اندک اندک می بینیم با وجود تفاوت اما همه هم نوع هستیم پس با کمی اعتماد زیر سقف جنبش رهایی بخش لرستان به هم نزدیکتر  شویم ګاه  دنیای محدود و ایمان ساده ما در برخورد با جهان وسیع و پیچیده و پیشرفته، ضربه می خورد، ترک بر می دارد و فرو می ریزد و چون یخ در برابر خورشید آګاهی  و نور حقیت ذوب می شود. این پروسه ظاهرا دردناک و ذوب کننده در نهایت بر ما می افزاید زیرا حاصل آن وصل به جهانی تکامل یافته تر، زیباتر، رنګین تر و انسانی تری خواهد بود .این از همان مرګهای است که از آن نباید ترسید زیرا باعث  زندګی و حیات بالاتری برای ما می شود. ما ناګذیر در هزاره جدید باید در اندیشه، هنر،فرهنګ،مبارزه سیایت، اقتصاد، روابط اجتماعی و فردی واخلاق ارزشها و...تازه و متحول و بروز شویم. دیګر نمیتوان به سرمایه و دارای های خود بسنده و افتخار کرد بلکه باید آنها را روی بانک بزرګ جنبش رهایی بخش لرستان ریخت و آنچه کار آمد تر و انسانیتر است را دلیرانه و با کمال میل بر داشت کرد و بکار بست. آری ما دارای تاریخ، تمدن و فرهنګی باستانی و ریشه دار،  سابقه مبارزاتی طولانی و افتخار آمیز، هنری غنی پر محتوا وانسانی،  موقعیت جفرافیای کم نظیر، منابع طبیعی و انسانی سر شار و...هستیم اما این همه برای امروز کافی نیست ما در همراهی و پیوند و شراکت با جامعه و بشر مترقی امروزی است که به جامعه ای پشرفته و حقوق انسانی خود دست خواهیم یافت و لاغیر. امروز انسانها  بطور شګفت انګیزی  به یکدیګر نزدیک  شده اند و فردا بی ترید نزدیکتر و یګانه تر خواهند شد. رهایی هر چه بیشتر ما در همبستګی و یګانګی در ارزشهای انسانی مان در همه زمینه ها می باشد

به دلایل و عوارض متعدد تاریخی،اجتماعی،سیاسی،فرهنګی،اخلاقی،روانی قرنها دیکتاتوری و بی حقوقی بخصوص در دوران اخیر با و تحت حاکمیت ۳۰ ساله دیکتاتوری تمامیت خواه مذهبی بر جامعه ایرانی ،ما از قدرت بذیرش و تولرانس کافی نسبت به حضور دیګری برخوردار نیستیم .قبل از هر چیز باید این مشکل عام عدم بردباری را در روابط و مناسبات بین خود و دیګری راببینیم و بپذیرفیم، تا بتوان به رفع آن همت ګماشت .در جوامع باز و دمکراتیک در یک پرسه طولانی بعضی از ارزشهای انسانی به مرور در ذهن و ضمیر جمعی و فردی پذیرفته،جا افتاده و پایدار شده است ازجمله آزدیهای ګونګون فردی و اجتماعی،مبنا قرار دادن حقوق بشر در قراردادهای ګوناګون اجتماعی، سیاسی، حقوقی و..،حق انتخاب و مسؤلیت پذیری درغالب دمکراسی، پلورالیزم سیاسی،فکری فرهنګی مذهبی و..و اینها همه در ګام نخست با پذیرش و برسمیت شناختن کامل حق و حضور دیګری میسر شده و می شود.خود محور بینی،تمامیت خواهی،نخوت وخودرا برتر دیدن،تنګ نظری،توهم دانستن همه حقیقت، خود را معیار حق قرار دادن،خود را حاکم مطلق بر زندګی دیګری دانستن،نفی،دفع،ونابود کردن دیګری و...خصوصات غیر انسانیست که ناشی از دیکتاتوری ،جهل، ستم و استثمار طولانیست که بشر بر خود و هم نوعش روا داشته است. زشتیها و پلیدیها وناهنجارهای که باید در یک پروسه کاری صادقانه، جمعی،خردمندانه، پر رنج و تلاش، و فداکارانه در جهتی  تکاملی بر طرف و حل و فصل شوند. در اینکه هر جامعه ای از طبقات و اقشاری با منافع و دیدګاهای متفاوت و ګاه متضادی تشکیل شده است شکی نیست ، اما حتی حل عمیق ترین و حادترین تضادها از طریق جنبش رهایی بخش لرستان و در یک فضا و فرهنګ دمکراتیک و پلورالیستی قابل بحث، بررسی، ریشه یابی و بر طرف کردن است و لاغیر، علاوه بر تجربه هولناک دیکتاتوری مذهبی آخوندی در ایران در قرن اخیر ما بخصوص تجربه دردناک و خونین و سنګین شګست سوسیالست موجود را به دلیل اساسی نبود آزادی به مفهوم عام و همه جانبه و عدم پذیرش و بردباری و برسمیت شناختن دیګری در اظهار وجود و دخالت در امور اجتماعی را در سیستم اداره این کشورهای سابق در سطحی جهانی  پیش رو داریم که  این تجربه منفی خود بر اهمیت هر چه بیشتر پذیرش  تنوع، تفاوت، رنګا رنګی و ګوناګونی طبیعی و ذاتی و مثبت در نوع انسان که در بستر و زمینه و فضای  آزادی و احترام و بردباری و بر خورد اصولی منجر به رشد وپیشرفت و شکوفایی هر چه بیشتر جمع و فرد میشود را می رساند..کوتاه سخن این که ما ضمن پذیرش استقلال و هویت خویش و دیګری می توانیم و باید از همین لحظه بر سر خواسته ها و مشکلات  مشترک با هم در جنبش رهایی بخش لرستان همراه و متحد شویم. هر که در انجام این امر طبیعی و بسیار ضروری و فوری پیش ګامتر، بردبارتر ، متواظع تر فداکارتر باشد به همان نسبت انسانتر است و به خود ودیګری خدمت بیشتری کرده است. هنر در این زمان و شرایط حساس   تاریخی  پذیرش و پا پیش ګذاشتن در همکاری و همبستګی با دیګری جهت جمع کردن بساط دیکتاتوری و بر قراری مردم سالاریست ، نه حذف و نفی و از دور خارج کردن دیګری،بیاییم در اخلاق، رفتار، کردار، افکارو آرمان و عمل خویش بر توان پذیرش حضور و حقوق و برسمیت شناختن دیګری بیفزایم

مطلب ارسالی یکی از یاران جنبش رهایی بخش لرستان است

قضاوت را به عهده یارانمان در سرزمینهای لرنشین میگذاریم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید  

منتظر نظرات شما در رابطه با مطلب فوق به ایمیل  هستیم

www.lorabad.com  .

تاريخ بروز رساني ( 15 فروردين 1389,ساعت 08:56:05 )

 

فکر میکنید از تاریخ درس گرفته ایم؟؟

  • چاپ
  • ایمیل
توضیحات
اتابک لرستانی
بیانیەها
20 دی 1392
بازدید: 2980
فروردين 1389,ساعت 17:11:36

اگر بنیان گذار نظام ضد جمهوری و اسلامی و ضد ایرانی

کنونی حاکم بر ایران زنده بود با جنبش سبز مردم چه میکرد؟؟

با هم پیام و سخنرانیشان را در مرداد سال 1358 که تنها

 کمتر از شش ماه از قیام بهمن گذشته بود را

 با شما فرزندان لر به شور مینشینیم.

توبه خمینی و کشتار بنی قریظه

«...اگر ما از اول كه رژيم فاسد را شكستيم و اين سد بسيار فاسد را خراب كرديم به طور انقلابي عمل كرده بوديم و قلم تمام مطبوعات مزدور را شكستته بوديم و تمام مجلات فاسد را تعطيل كرده بوديم و رؤساي آنها را به محاكمه كشيده بوديم و حزبهاي فاسد را ممنوع اعلام كرده بوديم و رؤساي آنها را به جزاي خودشان رسانده بوديم، چوبه هاي دار در ميدانهاي بزرگ بر پا كرده بوديم و مفسدين وفاسدين را درو كرده بوديم اين زحمتها پيش نمي آمد. من از پيشگاه خداي متعال و ملت عزيز عذر مي خواهم[...] دولت ما انقلابي نيست، ارتش ما انقلابي نيست، ژاندارمري ما انقلابي نيست، شهرباني ما انقلابي نيست پاسداران ما هم انقلابي نيستند، من هم انقلابي نيستم. اگر ما انقلابي بوديم اجازه نمي داديم اينها اظهار وجود كننند. تمام احزاب را ممنوع اعلام مي كرديم، تمام جبهه ها را ممنوع اعلام مي كرديم و يك حزب و آن حزب الله، حزب مستضعفين تشكيل مي داديم و من توبه مي كنم از اين اشتباهي كه كردم و من اعلام مي كنم به اين قشرهاي فاسد در سرتاسر ايران كه اگر سر جاي خود ننشينند ما به طور انقلابي با آنها عمل مي كنيم. مولاي ما اميرالمؤمنين سلام الله عليه، مرد نمونهً عالم، آن انسان به تمام معنا، ...در عبادت آنطور بود، در برابر مستكبرين و كساني كه توطئه مي كردند شمشير را مي كشيد و هفتصد نفر را در يك روز چنانكه نقل مي كنند از يهود بني قريظه كه نظير اسرائيليها بودند و شايد اينها از نسل انها باشند، از دم شمشير مي گذراند ما نمي خواهيم در ايران ، در دنياي اسلام و در خارج كشور، وجاهت پيدا كنيم ما مي خواهيم به امر خدا عمل كنيم و خواهيم كرد. «اشدا علي الكفار و رحمابينهم». اين توطئه گرها در كردستان و در غير آن در صف كفار هستند، با آنها بايد با شدت رفتار كرد. دولت بايد با شدت رفتار كند،ارتش بايد باشدت رفتار كند. ژندارمري بايد با شدت رفتار كند، اگر مسامحه كنند ما با خود همين مسامحه گرها با شدت رفتار مي كنيم … دادستان انقلاب موظف است تمام مجلاتي را كه برضد مسير ملت است و توطئه گر است توقيف كند و نويسدگان آنها را دعوت كند به دادگاه و محاكمه كند، موظف است كساني را كه توطئه مي كنند و اسم حزب روي خودشان مي گذارند، رؤساي آنها را بخواهند وآنها را محاكمه كنند. فاسدها را سركوب كنيد. عذرها را كنار بگذاريد. برويد توطئه گرها را سركوب كنيد. دولت مسامحه نكند. ارتش مسامحه نكند. پاسداران مسامحه نكنند...»(كيهان27مرداد1358)

منبع: كيهان، 27 مرداد 1358 

 

 

 یاران شما در جنبش رهایی بخش لرستان وظیفه رساندن این رهنمود را بر عهده گرفته است و همگی نیروهای مبارز می توانند از آن با ذکر ویا بدون ذکر منبع استفاده کنند زیر ما به عنوان جنبش رهایی بخش لرستان همانگونه که در اطلاعیه های خود از سال 2005 به بعد یعنی اعلام موجودیت این جنبش اعلام نموده ایم . بالاترین وظیفه ما اطلاع رسانی و آگاهی همه فرزندان لر بوده و هست و تا رسیدن به یک جامعه  آزاد و برابر ادامه خواهیم داد

 جنبش رهایی بخش لرستان 7+4

 

 

 یاران شما در جنبش رهایی بخش لرستان وظیفه رساندن این رهنمود را بر عهده گرفته است و همگی نیروهای مبارز می توانند از آن با ذکر ویا بدون ذکر منبع استفاده کنند زیر ما به عنوان جنبش رهایی بخش لرستان همانگونه که در اطلاعیه های خود از سال 2005 به بعد یعنی اعلام موجودیت این جنبش اعلام نموده ایم . بالاترین وظیفه ما اطلاع رسانی و آگاهی همه فرزندان لر بوده و هست و تا رسیدن به یک جامعه  آزاد و برابر ادامه خواهیم داد

 جنبش رهایی بخش لرستان 7+4

 

 یاران شما در جنبش رهایی بخش لرستان وظیفه رساندن این رهنمود را بر عهده گرفته است و همگی نیروهای مبارز می توانند از آن با ذکر ویا بدون ذکر منبع استفاده کنند زیر ما به عنوان جنبش رهایی بخش لرستان همانگونه که در اطلاعیه های خود از سال 2005 به بعد یعنی اعلام موجودیت این جنبش اعلام نموده ایم . بالاترین وظیفه ما اطلاع رسانی و آگاهی همه فرزندان لر بوده و هست و تا رسیدن به یک جامعه  آزاد و برابر ادامه خواهیم داد

 جنبش رهایی بخش لرستان 7+4

تاريخ بروز رساني ( 06 فروردين 1389,ساعت 09:15:54 )

 

چرا آخرین اشتباه فاشیستی را مرتکب نمیشید؟

  • چاپ
  • ایمیل
توضیحات
اتابک لرستانی
مقالات
20 دی 1392
بازدید: 1490
اسفند 1388,ساعت 01:16:21

هشت ماهه که میگین اتمام حجت با سران فتنه! پس معطل چی هستین؟

 ما منتظریم تا رفراندوم واقعی خیابانی رو نشونتون بدیم

بدبخت های ترسوی کودتاچی، شما که حماسه ساندیسی 9 دی دارین. شما که حماسه

داربستی 22 بهمن دارین. شما که 63 درصد رای دارین. شما که تئوریسین های عالیقدری دارید.

 چرا معطلین پس؟ شما که کیهان و یامین پور و 20:30 و وطن امروز

و بنگاه باتوم پراکنی فارس نیوز دارین.
شما که هشت ماهه هی میگین اتمام حجت با سران فتنه.

 آخرین فرصت برای سران فتنه. همش وعده وعید! پس چرا معطلین بدبخت های ترسو؟
تمام اطرافیان موسوی و کروبی رو دستگیر کردین. خواهرزاده بیگناه موسوی رو کشتین.

پسر کروبی رو تهدید به لواط کردین. خب چرا معطلید؟

چرا آخرین اشتباه جمهوری فاشیستی خودتون رو مرتکب نمیشید؟

ما هم منتظریم تا در صورت بازداشت

این دو عزیز، آسفالت میدان پاستور محل اقامت دیکتاتورترین حاکم قرن رو شخم بزنیم.
راستی، شما که موش و سوسک رو فرستادین فضا، اگه آخرین اشتباهتون رو هم مرتکب بشین و

 موسوی و کروبی رو دستگیر کنین، خودتون کجا خواهید رفت؟ کاری می کنیم

که حسرت سرنوشت اون سوسک و موش رو بخورید.
به قول خودتون ملت ایستاده است. بدجوری هم ایستاده است. ما منتظرانیم!

این «فتنه» نمی ‌خوابد!

اگر «رأی من کو؟» به این معنی بود که رأی‌دهندگان قصد داشتند به قدرت رأی خود شخص دیگری را در رأس قوه مجریه بنشانند که «شاید» بتواند به مطالبات آنها پاسخ بگوید، در «مرگ بر دیکتاتور» اما دیگر از این خبرها نیست. هیچ کدام از آن کاندیداها نمی‌توانند در این شعار با مردم همراهی کنند. کدام دیکتاتور؟ آنها نیز خوب می‌دانند موضوع بر سر شخص احمدی‌نژاد و یا شخص خامنه‌ای نیست. موضوع بر سر استبداد و نظام استبداد دینی است. نظامی که مرجع همه آنها، آیت‌الله خمینی، بنیانش گذاشت.
****
!

در عصر ارتباطات انبوه، رسانه‌ها به اندازه‌ای نقش تعیین‌کننده بازی می‌کنند که اگر خبری بازتاب رسانه‌ای پیدا نکند، گویا اساسا آن «خبر» روی نداده است! این بزرگترین نقطه ضعف رابطه بین رسانه‌ها و مخاطبان آنهاست. نقطه ضعفی که رژیم‌هایی مانند جمهوری اسلامی از آن بهترین استفاده را می‌برند البته بدون آنکه به یک نکته مهم توجه کنند: می‌توان با بازتاب ندادن یک خبر این گونه وانمود کرد که اتفاق مربوط به آن خبر اساسا روی نداده است. لیکن از یک سو به کسانی که در آن رویداد حضور داشته‌اند چه می‌توان گفت و از سوی دیگر، چگونه می‌توان به مقابله با پیامد رویدادی رفت که وقوعش انکار شده است؟!

فاصله دور
ژورنالیسم و سیاست در عین اینکه به یکدیگر نیاز حیاتی دارند، گاه با به کار گرفتن ابزار یکدیگر، به شدت به یکدیگر شبیه می‌شوند به ویژه در آنجا که از جنبه‌های منفی یکدیگر الهام می‌گیرند! در جمهوری اسلامی اما این دو چنان بر هم منطبق می‌شوند که به سختی می‌توان ژورنالیسم وابسته و سرسپرده را از سیاست حاکم جدا کرد. «انکار» ستون اصلی هر دو است: خبری در رسانه‌ها نیست، پس چیزی هم روی نداده است! جمهوری اسلامی البته فراتر از این می‌رود: خبری که سیاست تنظیم کرده است، در رسانه‌ها غوغا می‌کند، پس حتما روی نیز داده است! این طنابی است که رژیم‌های خودکامه با آن چنان به چاه خودفریبی فرو می‌روند که لحظات پایان خود را در نمی‌یابند.
در هشت ماه گذشته، دو بار این خودفریبی به نقطه اوج خود رسید و هر بار به ترجیع‌بند سخنان «رهبر» و مداحانش تبدیل شد: یکی در 22 خرداد و مشارکت 85 درصدی مردم در «انتخابات» و دیگری در 22 بهمن و مشارکت «پنجاه میلیونی» مردم در سالگرد انقلاب شکوهمند اسلامی! یکی در سایه توهم «تغییر» که در سراسر ایران گسترده شده بود و دیگری زیر سایه سرنیزه. دومی پیامد ناگزیر اولی بود. اگرچه رژیم در هر دو به حضور مردم نیاز داشت بدون آنکه این هر دو نقشی بیش از یک دستاویز برای جنبش اجتماعی‌ای داشته باشد که به این یا آن شکل خود را بروز می‌دهد، فقط بستگی به این دارد که تاریخ چه فرصتی را در اختیارش بنهد. اگر آدمها می‌توانستند مسیر تاریخ و واکنش‌های اجتماعی را پیش‌بینی کنند و یا آن را به اراده خود تغییر دهند، آنگاه باید مطمئن می‌بودیم که همه چیز به گونه‌ای دیگر روی می‌داد و نه آن گونه که تا کنون روی داده و تاریخ را ساخته است.
نقش انسان در تغییر و تحولات اجتماعی نه پیشگویی و یا آرزوی تحمیل اراده خود بر آن، بلکه دیدن، سنجیدن و تشخیص است. آن هم از دو فاصله: یکی، فاصله‌ای دور که بر مبنای تجربه تاریخی و تطبیقی نسبت به رویدادها می‌باید داشت. دیگری، فاصله‌ نزدیک که همزمان و یا بلافاصله پس از یک رویداد می‌بایست نسبت به آن قرار گرفت. به عنوان نمونه 22 خرداد 88 را در نظر بگیرید. حفظ فاصله دور نسبت به آن از این نظر لازم بود که بدون آنکه در فضای شور و شادی جوانانی غرق شد که در فرصتی که به آنها داده شده بود تا جمهوری اسلامی یک «انتخابات پرشور و شاداب و با نشاط» برگزار کند، دلی از عزا در آورده و به رقص و پایکوبی می‌پرداختند، هرگز این حقیقت را فراموش نکرد که این یک انتخابات غیرآزاد، غیردمکراتیک، با نظارت استصوابی، برای حفظ نظام و توسط نهادهایی صورت می‌گیرد که طی چهار سال گذشته جابجایی‌های گسترده را در سراسر کشور پیش برده‌اند تا دست کم چهار سال دیگر در مقام خود بمانند. به ویژه اگر به سخن مشهور خامنه‌ای مبنی بر ادامه کار این دولت در چهار سال دیگر و هم چنین مطالب کیهان تهران و تیتر «ملت کار را تمام خواهد کرد» حساسیت مناسب نشان داده می‌شد. تیتر بزرگ کیهان تهران چهار سال پیش از آن در سال 84 و پس از آنکه احمدی‌نژاد از صندوق آرا بیرون آمد چنین بود: ملت کار را تمام کرد!
این فاصله دور نسبت به رأی‌گیری 22 خرداد از سوی بسیاری از تحلیل‌گران و ناظران سیاسی ایرانی و خارجی رعایت نشد. «شور» انتخاباتی که انتخابات نبود، چشم آنان را نیز کور کرد به طوری که حاضر نبودند از تحلیل صددرصدی خود اندکی کوتاه بیایند و حتی فرض کنند که شاید آنچه بشود که به نظر آنان نباید می‌شد! که شد!

فاصله نزدیک
شعار انتخاباتی احمدی‌نژاد در سال 84 «می‌شود و می‌توانیم» بود. از همین رو فاصله نزدیک در 22 خرداد 88 باید بلافاصله از ساعت هشت و نه شب که نخستین نتایج شمارش آرا اعلام گشت، شروع می‌شد. باید دیده می‌شد که تیتر کیهان تهران هم در سال 84 و هم در سال 88 مبنی بر «تمام کردن کار» جدی بود. باید دیده می‌شد که خامنه‌ای، اگرچه بلافاصله تکذیب کردند، ولی نه تنها حرف دل بلکه برنامه «تمام کردن کار» از دهانش پریده بود وقتی گفت این دولت باید طوری کار کند که انگار چهار سال دیگر هم بر سر کار است.
اگر آن فاصله دور رعایت می‌شد و توهم «تغییر» توسط این «انتخابات» چنان همه را در خود غرق نمی‌کرد، آنگاه می‌شد دریافت خیزی که سپاه پاسداران برای قبضه کردن منابع سیاسی و اقتصادی برداشته بود، کشور را به سویی می‌برد که امروز هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، از آن به نام «دیکتاتوری نظامی» یاد می‌کند.
خوب است آنهایی که در همان «انتخابات» سال 84 بلافاصله از حکومت «طالبانی» و «پادگانی» سخن گفتند، کمی در خود و شیوه سیاسی خویش بازنگری کنند. سخنی که می‌گفتند، درست بود. نادرستی در این بود که این همه را به مثابه تبلیغات سیاسی و برای رو کم کنی از رقیب استفاده می‌کردند و نه به عنوان یک خطر جدی که کشور را تهدید می‌کند. آنها دچار این توهم بودند که این حکومت «طالبانی» و «پادگانی» دمار از روزگار مردم در می‌آورد، بعد فصل «انتخابات» می‌رسد و مردم به جای «طالبان» و «پادگان» به «اصلاح‌طلبان» رأی می‌دهند! همه از کیسه مردم خرج می‌کنند! چرا، چرا نتوانستند ببینند آنها نیامده‌اند که بروند؟! چرا هم در چهار پنج سال گذشته و هم در خرداد 88 به این نیندیشیدند که حکومت «پادگانی» که تمامی منابع سیاسی و اقتصادی کشور را در دست خود قبضه کرده است، هرگز حاضر نخواهد شد این همه را با یک «انتخابات» از دست بدهد و آزاد گذاشتن موسوی و کروبی برای سر دادن شعار «تغییر» تنها برای گرم کردن بازار رأی‌گیری بوده است و نه اینکه آنها «انتخاب» شوند و شعار «تغییر» را تحقق بخشند! بگذریم از اینکه اگر «انتخاب» هم می‌شدند، با این «رهبر» و این نهادهای سرسپرده، انسدادشان حتی بیشتر از دوران خاتمی می‌شد! شاید هم به این خیال بودند که حکومت «پادگانی» خوان یغما را با آنها تقسیم می‌کند.
حکومت «پادگانی» اما با تثبیت دوباره خود در 22 خرداد به حکومت «کودتا» تبدیل شد بدون آنکه بتواند واکنش مردم را در برابر نتیجه «انتخابات» پیش‌بینی کند. چرخ تاریخ شتاب گرفت. ورق برگشت. عقده سی ساله فشار و سرکوب به ناگهان دهان باز کرد و به سرعت از «رأی من کو؟» که هیچ معنایی جز «قدرت من کو؟» ندارد، به فریاد «مرگ بر دیکتاتور» تبدیل شد.
این تنها یک تغییر شعار نیست. تغییر کیفیت است. تغییر رهبری است. تغییر مسیر خونین و راکد جمهوری اسلامی است. اگر «رأی من کو؟» به این معنی بود که رأی‌دهندگان که قصد داشتند به قدرت رأی خود شخص دیگری را در رأس قوه مجریه بنشانند، از همین حکومت می‌خواستند رأی آنها را پس بدهد تا یکی از همان‌هایی که از صافی حکومت رد شده است در مقامی قرار بگیرد که «شاید» بتواند به مطالبات آنها پاسخ بگوید، در «مرگ بر دیکتاتور» اما دیگر از این خبرها نیست. هیچ کدام از آن کاندیداها نمی‌توانند در این شعار با مردم همراهی کنند. کدام دیکتاتور؟ آنها نیز خوب می‌دانند موضوع بر سر شخص احمدی‌نژاد و یا شخص خامنه‌ای نیست. موضوع بر سر استبداد و نظام استبداد دینی است. نظامی که مرجع همه آنها، آیت‌الله خمینی، بنیانش گذاشت.
در اینجا دوباره باید فاصله را زیاد کرد. باید از همه فاصله گرفت: از نظام، از مردم و از موسوی و کروبی. باید فاصله گرفت تا دید تنها نیرویی می‌تواند جامعه را از یک نظام استبدادی رها سازد که خود هیچ گونه وابستگی و دلبستگی به این نظام استبدادی نداشته باشد. تنها نیرویی می‌تواند مطالبات دمکراتیک جامعه را پاسخ گوید که خود دمکرات باشد. جنبش دمکراسی‌خواهی به رهبران دمکرات نیاز دارد. جدایی دین و دولت که به خواست جنبش اجتماعی ایران تبدیل شده است تا جایی که نظام دینی را به واکنش واداشته است، به رهبرانی نیاز دارد که خود به آن اعتقاد داشته باشند.
بعد دوباره باید فاصله را نزدیک کرد: به نظام، به مردم، به موسوی و کروبی. نظام را دید که حاضر نیست مطلقا یک گام پس بنهد. مردم را دید که آزادی را بر بامها فریاد می‌کنند، با کندن تابلوی یک خیابان که بر آن «جمهوری اسلامی» نقش بسته است، هلهله می‌کنند، شعار «رفراندوم» سر می‌دهند، نان و کار می‌خواهند، لحظه‌ای علیه قوانین ضدانسانی، از قانون ضدخانواده تا اعدام، ساکت نمی‌نشینند و آنگاه به دقت به سخنان موسوی و کروبی گوش داد تا دریافت «سران جنبش سبز»
و «راه سبز امید» تا کجا با نظام و تا کجا با مردم هستند. چه دلایل و انگیزه‌هایی برای ماندن با نظام و چه امکاناتی برای همراهی با مردم دارند و این دوگانگی را چگونه حل می‌کنند. پاسخ هر چه باشد، حقیقت این است که با آنها یا بدون آنها، این «فتنه» نمی‌خوابد.

ارسالی از طرف یاران جنبش رهایی بخش لر برای سایت

www.loretsan11.com

تاريخ بروز رساني ( 07 اسفند 1388,ساعت 17:28:27 )

 

  1. هشدار-ضرورت
  2. اعدام سهيلا نماينده فقيرترين شهرهاي غرب کشور
  3. لرها در عراق فراتر از یک تصور (بخش دوم)
  4. شووينيسم مانع مهم دستيابی ايران به‌ دمکراسی

صفحه67 از84

  • شروع
  • قبلی
  • 62
  • 63
  • 64
  • 65
  • 66
  • 67
  • 68
  • 69
  • 70
  • 71
  • بعدی
  • پایان