ضمن تبریک سال نو به همه یاران جنبش مردم لر
- توضیحات
- اتابک لرستانی
- بیانیەها
- بازدید: 3002
حقوق بشر و حقوق شهروندی مردم لر
- توضیحات
- اتابک لرستانی
- مقالات
- بازدید: 1451
نوشته شده توسط atabak | |
11 اسفند 1387,ساعت 10:56:19 | |
براستی برای مردم لر و کلیه مناطق لرنشین تا چه حد حقوق بشر و حقوق شهروندی آنها رعایت می شود؟
|
خاطرات سلطنت اعظمی
- توضیحات
- اتابک لرستانی
- مقالات
- بازدید: 1579
نوشته شده توسط atabak | |
27 بهمن 1387,ساعت 09:08:35 | |
خاطرات سلطنت اعظمی در طول 70 سال گذشته را در زیر بياد خسرو اعظمی لرستانی و تمام مبارزان گمنامی که توسط عوامل مستقیم نظام مافیایی ملاها و پاسدارانش اعدام و يا سربه نيست شده اند و يا در دامهاي تنيده شده و عاملهای غير مستقيم فاشيسم ديني مانند فقر،فحشاء ، اعتياد ، بيكاري ، بي خانماني (اعترافات کاندیداهای دوره قبل رییس جمهوری گواهی است)جانشان را از دست داده اند می اوریم كه عوامل رنگارنگ رژیم ابتدا برای جذب وهمکاری خسرو پیشنهادات پست و موقعیتهای بالایی در ادارات دولتی به او میکنند اما خسرو بخاطر روحیه و جسارت انقلابیش از قبول هر پیشنهادی سر باز میزند و باتوجه به محبوبیت بی نظیرش در بین جوانان لر از بروجرد تا خرمآباد و از الیگودرز تا درود و پلدختر و از عشایر و روستاهای کبیر کوه تا روستاها و عشایر چادرنشین کوه گرین و کوه ولاش و روستای چگنی کش زادگاه پدرانش بر محبوبیتش روز بروز افزوده میشد و رژیم خطر وجود خسرو را که میرفت تدریجا محبوبیتی مانند برادرش دکتر هوشنگ اعظمی لرستانی را در لرستان کسب کند به خوبی از طریق مزدورانش متوجه شده بود و در نهایت بدون برخورد مستقیم با او چون که از محبوبیتش در منطقه وحشت داشتند خسرو را ناجوانمردانه از طریق عوامل نفوذی در میان اطرافیانش به دام اعتیاد کشیدند ونهایت جانش را به مانند هزران هزار جوان جوياي حق و ازادي مانند یکی از قهرمانان کشتی لرستان بنام کامبیزلر هم که خار چشم رژیم ومزدوران سرکۆبگرش در شهر محل سکونتشان بودند (روز سیزده بدر سال 1375 در منطقه چقاسرخر بروجرد کامبیز و دوستانش نیروهای سرکوبگر را از منطقه تفریحی مردم فراری دادند و تا زمان تاریک شدن هوا کنترل محل در دستشان بود )را گرفتند اين يادداشت را يكي از ياران جنبش رهايي بخش لرستان كه از رفقاي نزديك خسرو اعظمي بوده است که همواره از خسرو شنيده بود برایمان ارسال نموده) فریدون قهرمانانه خندید و به زبان لری گفت ، « خر سُزکه رت ، اما هم می یایم امّا هنوز آب خوش از گلویم پایین نرفته بود که دوباره آواره درب زندان ها شدم . همان محل های آسنایی که در زمان رضا شاه خویشانم را به دار آویختند ، محل شکنجه فرزندانم در دوره محمد رضا شاه شد ، با انقلاب هنوز مزه شادی به کامم ننشسته بود که باز هم درست در همان محل بچه هایم را به بند کشیدند . امّا این بار چهار فرزندی را که به علّت سن و سال پایین در دوره شاه از بند جسته بودند ، روانه زندان کردند تا هیچ کس در خانواده ام از زندان و شکنجه بی نصیب نماند . این بار هم من ماندم و همان زندان ها با همان در و دیوارها ، با این تفاوت که نگهبان و بازجوها را به جای سرکار و آقا و دکتر ، برادر و حاج آقا خطاب می کردننامه های پدرم
|
|
تاريخ بروز رساني ( 04 اسفند 1387,ساعت 16:32:56 ) |
به کدامین گناه
- توضیحات
- اتابک لرستانی
- مقالات
- بازدید: 1579
نوشته شده توسط atabak | |
27 بهمن 1387,ساعت 09:08:35 | |
خاطرات سلطنت اعظمی در طول 70 سال گذشته را در زیر بياد خسرو اعظمی لرستانی و تمام مبارزان گمنامی که توسط عوامل مستقیم نظام مافیایی ملاها و پاسدارانش اعدام و يا سربه نيست شده اند و يا در دامهاي تنيده شده و عاملهای غير مستقيم فاشيسم ديني مانند فقر،فحشاء ، اعتياد ، بيكاري ، بي خانماني (اعترافات کاندیداهای دوره قبل رییس جمهوری گواهی است)جانشان را از دست داده اند می اوریم كه عوامل رنگارنگ رژیم ابتدا برای جذب وهمکاری خسرو پیشنهادات پست و موقعیتهای بالایی در ادارات دولتی به او میکنند اما خسرو بخاطر روحیه و جسارت انقلابیش از قبول هر پیشنهادی سر باز میزند و باتوجه به محبوبیت بی نظیرش در بین جوانان لر از بروجرد تا خرمآباد و از الیگودرز تا درود و پلدختر و از عشایر و روستاهای کبیر کوه تا روستاها و عشایر چادرنشین کوه گرین و کوه ولاش و روستای چگنی کش زادگاه پدرانش بر محبوبیتش روز بروز افزوده میشد و رژیم خطر وجود خسرو را که میرفت تدریجا محبوبیتی مانند برادرش دکتر هوشنگ اعظمی لرستانی را در لرستان کسب کند به خوبی از طریق مزدورانش متوجه شده بود و در نهایت بدون برخورد مستقیم با او چون که از محبوبیتش در منطقه وحشت داشتند خسرو را ناجوانمردانه از طریق عوامل نفوذی در میان اطرافیانش به دام اعتیاد کشیدند ونهایت جانش را به مانند هزران هزار جوان جوياي حق و ازادي مانند یکی از قهرمانان کشتی لرستان بنام کامبیزلر هم که خار چشم رژیم ومزدوران سرکۆبگرش در شهر محل سکونتشان بودند (روز سیزده بدر سال 1375 در منطقه چقاسرخر بروجرد کامبیز و دوستانش نیروهای سرکوبگر را از منطقه تفریحی مردم فراری دادند و تا زمان تاریک شدن هوا کنترل محل در دستشان بود )را گرفتند اين يادداشت را يكي از ياران جنبش رهايي بخش لرستان كه از رفقاي نزديك خسرو اعظمي بوده است که همواره از خسرو شنيده بود برایمان ارسال نموده) فریدون قهرمانانه خندید و به زبان لری گفت ، « خر سُزکه رت ، اما هم می یایم امّا هنوز آب خوش از گلویم پایین نرفته بود که دوباره آواره درب زندان ها شدم . همان محل های آسنایی که در زمان رضا شاه خویشانم را به دار آویختند ، محل شکنجه فرزندانم در دوره محمد رضا شاه شد ، با انقلاب هنوز مزه شادی به کامم ننشسته بود که باز هم درست در همان محل بچه هایم را به بند کشیدند . امّا این بار چهار فرزندی را که به علّت سن و سال پایین در دوره شاه از بند جسته بودند ، روانه زندان کردند تا هیچ کس در خانواده ام از زندان و شکنجه بی نصیب نماند . این بار هم من ماندم و همان زندان ها با همان در و دیوارها ، با این تفاوت که نگهبان و بازجوها را به جای سرکار و آقا و دکتر ، برادر و حاج آقا خطاب می کردننامه های پدرم
|
|
تاريخ بروز رساني ( 04 اسفند 1387,ساعت 16:32:56 ) |
خمینی به کمک خلبان اروپائی از پلکان هواپیما پائین آمد؟
- توضیحات
- اتابک لرستانی
- مقالات
- بازدید: 1438
این پرواز چه تأثیری بر شما گذاشت؟ خمینی را چگونه دیدید؟شوللاتور:خمینی آدمی بسیار جدی بود و من حتی لبخندی روی صورت او ندیدم. بعد چیز عجیبی اتفاق افتاد.امام پاکت زرد بزرگی به طباطبایی داد او آن را به من داد و گفت:اگر در تهران دستگیر یا کشته شدیم، لطفا این پاکت را پیش خودتانقایم کنید.واگر....ارسالی ازیکی ازهزاران یاور جنبش رهایی بخش لرستان 7+4
چرادرسال 57، خمینی به کمک خلبان اروپائی از پلکان هواپیما پائین آمد؟
شوللاتور:خبرنگار آلمانی که همیشه وتاکنون طرفدار خمینی بوده است در مصاحبه ائی استثنائی پرده از حقایقی ناگفته برمی دارد که از سیاست های مرموز پشت پرده حکایت می کند. این پرواز چه تأثیری بر شما گذاشت؟ خمینی را چگونه دیدید؟ شوللاتور:خمینی آدمی بسیار جدی بود و من حتی لبخندی روی صورت او ندیدم. بعد چیز عجیبی اتفاق افتاد. امام پاکت زردرنگ بزرگی به طباطبایی داد، و او آن را به من داد و گفت: "اگر در تهران دستگیر یا کشته شدیم، لطفا این پاکت را پیش خودتانقایم کنید. و اگر همه چیز به خیر گذشت، آن را در تهران به من برگردانید." به تهران که رسیدیم دو میلیون نفر به استقبال خمینی آمده بودند. من همپاکت را به طباطبایی برگرداندم. هشت ماه بعد فهیمدم که در آنپاکت متنقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بود. یعنی خمینی واقعا فکر میکرد که ممکن است دستگیر شود؟ شوللاتور:بله، و فکر میکرد که من به عنوان یک روزنامهنگار خارجی از معرکه جانسالم به در میبرم. او نمیخواست که متن قانون اساسی از بین برود. آیت الله خمینی با تکیه بر شبکه سنتی روحانیت رهبری یگانه انقلاب را به دست گرفت وآیت الله خمینی بلافاصله دکتر محمد مصدق را مرتد خواند و به دوره مشارکت نسبی جناحهای موسوم به ملی و مذهبی در حکومت پس از انقلاب پایان داد. خمینی با شرائط استثنائی که معلوم نبود از کجا برایش هدایت می شود ، گروه های ملی و گروه های چپگرای مخالف شاه را مجبور نمود تا از او حمایت و اطاعت نمایند و عملا امکان دیگری جز تن دادن به رهبری آیت الله خمینی نداشتند.' سئوال اساسی ما در اینجاست که چرا خمینی هنگام پائین آمدن از هواپیمای اختصاصی فرانسوی علیرغم اینکه همگان شاهد آن تصویر بوده ایم که همه مشاوران ویاران خمینی از بنی صدر تا قطب زاده و لاهوتی گرفته تا د یگران در هواپیما حضور داشتند ، دست خلبان اروپائی مسیحی مذهب را که طبق قوانین شرعی شیعه نجس است گرفت تا از پلکان های هواپیمائی پائین بیاید که جزء فاجعه چیز دیگری برای ایران ومرد مش نیافرید؟ بنظر من غرب خواست به شاپور بختیار و ارتش نشان دهد که خمینی در رکاب یک افسر خلبان غربی برخاک ایران قدم می گذارد و آنها می بایستی مواظب رفتار خود می شدند ودر ضمن خود خمینی نیز می خواست به دولت و ارتش نشان دهد که او در پناه غرب بسر می برد و آنها حق تعدی به اورا ندارند.آنروزپیرزنها و پیرمردهای د نیا دیده ایرانی با مشاهده تصاویر سئوال برانگیز ورود خمینی در رکاب یک افسر اروپائی ،بسرعت گفتند که غرب هد یه خود را برای مردم ایران فرستاد !خداوند مارا عاقبت به خیرکند. خمینی همانطوریکه در بالا آمده است ـ قانون اساسی خود رابه خبرنگار آلمانی سپرد ونامه نگاری ها با نشست گودالپ را به قطب زاده ،که بعدا بلافاصله اورا اعدام کرد تا آثا ر جرم و پروژه چگونگی تسخیر قدرت را ازبین برده باشد.بیشتر نزدیکان خود را که به او یاری رسانده بودند تا به قدرت برسد یا مجبور به فرار از ایران کرد یا اعدام ویا خانه نشین! نیروهای غیرخودی مانند چپی ها را آنقدر بازی داد ودر ژست های ضد امپریالیستی و گروگان گیری سفارت امریکا فریب داد تا آنها یکی پس از دیگری منحل و مضمحل شوند . ایران در کودتای 28 امرداد ،توسط امریکا از چنگ انگلیس بیرون آمد اما درسال 57 در آشی که انگلستان بنام قیام قائد اعظم خمینی پخت دوباره ایران را از چنگ امریکا در آورد. خمینی در تمام طول حیاتش علیه جریان فرماسینورها چیزی نگفت ؟ یکبار هنگامی که نمایند گان در مجلس شورای اسلامی شعار مرگ بر امریکا سر می دادند، زنده یاد مهندس بازرگان به آنها گفت چرا شعار مرگ برانگلیس نمی دهید؟مهندس بازرگان علیرغم ضعف های بی شمارش که در همه وجود دارد اما همان شخصیتی بود که در کوران پایکوبی سرنگونی نظام شاهنشاهی گفت: ما باران می خواستیم اما سیل آمد. او با این جمله بسیار کوتاه اما پر از حکمت ،خواست نشان دهد که مشکلات سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی ایران ـ تنها نیازمند یک رفرم است نه برگشت به 1400 سال پیش مشکلات ایران حتی بواسطه مرگ زود هنگام شاه بعلت سرطان خون نیز می توانست حل شود اما دشمنان این کشور می دانستند در فقدان شاه ،هیچگاه نمی توانستند چنین فاجعه ائی را براه بیندازند چراکه مطمئنا پسر و همسر او سیاست های آرام تری را برای اداره کشور اتخاذ می کردند و دیگر نفرت به شاه وجود نداشت تا مردم را به خیابانها بیاورند. |
|
تاريخ بروز رساني ( 25 بهمن 1387,ساعت 22:23:50 ) |